عَلَمِ (اسم) خداوند تبارک و تعالى است، بعضى گویند اصل آن اِله است، همزهاش حذف شده و الف و لام بر آن اضافه گشته و لام در لام ادغام گریده است.
صاحب قاموس گوید: اَصَحّ آنست که عَلَمِ غیر مشتق است. باید دانست: در این کلمه صفت بخصوص از صفات حق تعالى منظور نیست و آن فقط علم ذات بارى است، ولى التزاماً به جمیع صفات خدا دلالت دارد و شاید از این جهت گفته اند: اللّه نام ذات واجب الوجودى است که جامع تمام صفات کمال است.
این لفظ مبارک مجموعاً دو بار در قرآن مجید آمده است پنج بار (الّلهم) و بقیه (اللّه) (المعجم المفهرس). وجود حق تعالى و توحید او اساس دین مبین اسلام و تمام تدیان آسمانى است، هیچ دینى و هیچ دانشمندى، موقعیّت و عظمت و وجود و صفات خدا را مانند قرآن تعریف نکرده و نشان نداده است.
خدائیکه قرآن تعریف مىکند
1: (قُلْ هُوَاللّهُ اَحَدُ اَللّهُ الصَمَدُ، لَمْ یَلِدْ وَلَمْ یُولَدْ، وَ لَمْ یَکُنْ لَّهُ کُفُواً اَحَدٌ) بگو: او خداى بى همتاست خدایى که مقصود همه است، نزاده و زائیده نشده است. هیچ کس همتاى او نیست، نا گفته نماند چنانکه در اَحَد گذشت: این کلمه فقط در ذات بارى به معنى و صفى استعمال گردیده است بنا بر این لازم است اَحَد را در قُلْ هُوَاللّهُ اَحَدْ، بى همتا معنى کنیم، در این صورت، تمام سه آیه که بعد از آیه اولى آمده است شرح اَحَد مىباشد. یعنى به همتا است زیرا که مقصود همه است و زائیدن و زائیده شدن که از خوّاص تمام موجودات است، در او نیست و بالاخره هیچکس کفو و برابر او نیست راجع به معناى صَمَد به معناى صَمَد به آن ماده رجوع شود. این است خدائى که قرآن معرّفى مىکند یعنى خود خدا معرّفى مىکند زیرا قرآن کلام خداست. از نظر علم و عقل و فطرت این خدا قابل قبول است نه خدایان دروغین و نه خدائى که ادیان تحریف شده مىگویند.
2: خدا خالق وآفریننده تمام اشیاء و تمام موجودات است. و جز او هر چه هست آفریده اوست [انعام:102]، [رعد:16]، [زمر:62]، [غافر:62]، [انعام:101].
3 - تربیت تمام اشیاء و موجودات بدست اوست و او مُرَبّى همه مخلوقات است[فاتحه:2]، [جاثیة:36] کلمه «ربّ العالمین» 42 بار در قرآن آمده است. و خلاصه بند 2 و3 این است که آفرینش و پرورش هر دو از خدا و در دست خداست و به تعبیر دیگر چنین است [اعراف:54] بدان آفریدن و تدبیر و دستور فقط براى اوست، بلند مرتبه است خدا، که پرورش دهنده مخلوقات است. در «ربب» خواهیم گفت که «رَبّ» تربیت دهنده است.
4 - خدا بر هر چیز قادر و تواناست و هیچ چیز از حیطه قدرت و توانایى او بیرون نیست و او بر کار خود پیروز است [ملک:1]، [یوسف:21] جمله «هُوَ عَلى کُلِّ شَیئىٍ قَدیر» و «اَللّه عَلى کُلِّ شَیْئى قَدیر» مجموعاً 34 بار در قرآن تکرار شده است.
5 - حیات و مرگ مطلقاً در دست اوست، و اوست که حیات مىبخشد و مىمیراند [آل عمران:156]، [حجر:23]، این دو تعبیر در قرآن 11 مرتبه آمده است.
6 - شروع آفرینش و اعاده آن از او و بدست اوست، که آفریده و اوست که بعد از ویرانى، نظم جدید برقرار کرده و آفریدن را از سر مىگیرد [انبیاء:104] روزى آسمان را مىپیچیم و جمع مىکنیم. همانطور که طومار نوشتهها را مىپیچد و جمع مىکند. پس از آن همچون آفرینش اوّل، آفریدن را دوباره شروع مىکنیم، این وعده بر ما حتمى است و ما آنرا عملى خواهیم کرد. [یونس:34].
7 - او نور آسمانها و زمین است زندگى و حرکت و افاضه مطلقاً از اوست [نور:35].
8 - او شریک و همتایى ندارد، خدائى و معبودى جز او نیست، فرزندى ندارد، کسى را به فرزندى انتخاب نکرده است [مؤمنون:91]، [نساء:171] [اسراء:111].
9 - او هر روز در کارى است. همه از او مىخواهند، از او استمداد مىکنند و دست نیاز بسوى او دراز کردهاند اگر چه عدّهاى متوجّه نیستند. [رحمن:29] هر که در آسمانها و زمین هست حاجت خود را از او مىخواهند، او هر روز در کار بخصوصى است. آیه شریفه راجع به اصل احتیاج و استمداد از خداست، به حکم آیه [لقمان:26] و آیه [فاطر:15]، بشر از خود چیزى ندارد او مطلقاً فقیر و محتاج است، در مقابل، هر چیز از خدا و ملک خدا و خدا غَنِّى مطلق است، پس تمام مردم اعم از خدا شناس و غیره که براى رفع حاجت خود به وسائل مادّى متوسّل مىشوند، به وسائل خدا متوسل مىشوند. و از خدا مىخواهند، این آیه، نظیر آیه [ابراهیم:34] است مردم همه چیز را از خدا نخواستهاند، بلکه خدا مطابق احتیاج واقعى است که همان احتیاج بوده باشند. و امّا«کُلِّ یَوْمٍ هُوَ فى شَأن» خداوند رَبّ العالمین است، معناى ربوبیت آنست که ربّ هر روز در کارى نظیر کار گذشته یا غیر آن بوده باشد مثل بنّاء که هر روز یک جور کارى در ساختمان، نظیر روز قبل یا غیر آنرا مىکند تا بناى آن سرآید. تو خود حدیث مفصل بخوان از این مجمل.
10- عزّت و ذلّت و گرفتن و عطا کردن در دست اوست، او پادشاهى مىدهد و پادشاهى را مىستاند، اختیار در دست اوست، او شب را به روز و روز را به شب داخل مىکند و زنده را مرده و مرده را از زنده بیرون مىآورد [آل عمران:26-27]. همانطور که تمام نعمتها را خدا مىدهد، پادشاهى و حکمرانى را نیز او عنایت مىکند، این دلیل نمىشود که پادشاه و حکمران هر چه خواهد بکند و بگوید: خدا به من داده است، چنانکه یک نفر پر زور و قهرمان نمىتواند همه را زیر مشت و لگد بیاندازد و بگوید: خدا این نیرو را به من داده است، نیکوکار و بد کار بودن شخص، روى کارى است که مىکند، پادشاه بودن یا مردم عادى بودن، دلیل عزّت و ذلّت و خوبى بدى نیست، حساب عمل در میان است، معاویه مقتدر از همه بدتر و ابوذر فقیر از همه (نسبت به خودش) نیکوتر بود.
11- هدایت و گمراهى در دست او و در اختیار اوست، اوست که هدایت مىکند و گمراه نمىکند مگر فاسقان را، اگر مردم اراده گمراهى کردند گمراه مىکند، او به قلب کفّار مهر مىزند که خود در اثر ادامه معاصى چنین خواستهاند [بقره:26]، [رعد:27]، [ابراهیم:27]، [بقره:7]. قرآن همه چیز را از خدا و در دست خدا مىداند، و بى پروا مىگوید: که عزّت و ذلّت و ضلالت و هدایت از خداست، اما معیّن مىکند که کارهاى خدا گزاف نیست و اینها روى نظم و حساب دقیقى است، چنانکه فرمود [ابراهیم:27]، [بقره:26]، آنها که ستم پیشه کردهاند، گمراهشان مىکند، مشروح سخن در «ضَلال» دیده مىشود.
12- او دانه را مىشکافد، مرده را از زنده و زنده را از مرده بیرون مىآورد (از تخم بى حرکت و دانه مرده و بى حرکت درختان و بوتهها و علفهاى زنده بیرون مىآورد دوباره از آنها، تخمها و دانههاى مرده و بى حرکت خارج مىکند) فقط او مىگریاند، مىخنداند، مىمیراند، زنده مىکند، نر و ماده را او آفریده خلقت آخرت نیز در دست اوست، او بى نیاز مىکند، او عطا مىکند، او غذا مىدهد، او مریض را شفا مىدهد [انعام:90]، [نجم:43-48]، [شعرا:79-81].
13- روزى موجودات از او و در دست اوست، او رزاق مطلق است [ذاریات:58]، [عنکبوت:60]، [هود:6].
14- او به اندازه قدرت و توانائى انس و جنّ، تکلیف مىکند و این قاعده کلّى تکلیف است [بقره:286]، این حقیقت پنج بار بدین صورت در قرآن تکرار شده است.
15- بازگشت همه به سوى اوست، خوبان و بدان همه به سوى او برمىگردند [انبیاء:93]،
16- کسانى و کارهائى که خدا دوست ندارد و از آنها بىزار است به قرار ذیلاند: [بقره:190]، [بقره:205]، [بقره:276]، [آل عمران:32]، [آل عمران:57]، [نساء:36]، [نساء:107]، [مائده:64]، [اعراف:31]، [نحل:23]، [قصص:76].
17- آنان که خدا دوستشان دارد بقرار زیراند: نیکوکاران [بقره:195]، توبه کاران:[بقره:222]، پاکیزهها: [بقره: 222]، پرهیزگاران: [آل عمران:76]، بردباران: [آل عمران:146]، توکّل کنندگان: [آل عمران:159]، دادگران: [مائده:42]، جنگجویان در راه خدا: [صف:4].
18- قرآن درباره اثبات وجود خدا و توحید او، بیشتر برهان نظم را که دلیل قطعى شعور و درک و عقل است، پیش مىکشد، آرى براى اثبات حق تعالى و یگانگى او، برهان نظم بهترین برهان و عموم فهم است.
19- اسماء حسنى را که نامهاى مخصوص خدا باشند در «حسنى» مطالعه فرمائید.
با استفاده از نرم افزار جستجو در قرآن بالقرآن میتوانید به راحتی پژوهش های قرآنی خود را انجام دهید.
برای آشنایی با امکانات نرم افزار تحقیقاتی بالقرآن و دانلود آن روی دکمه زیر کلیک کنید.